تقریبا گرفتار: سکس کوردستان هوکی هوکی

05:03 4497

توضیحات: گیا درزا روی تخت در اتاق خوابش نشسته است و ظاهری شیطنت آمیز دارد. او تلفن خود را بررسی می کند ، ظاهراً یک پیام متنی می بیند و دوباره جواب می دهد. در حالی که این کار را می کند ، می گوید: "تازه شروع کن ، به زودی می بینمت ..." او از تخت بلند می شود و چند جک پرش سریع انجام می دهد تا احساس گرما و کمی عرق کردن داشته باشد. سپس صدای مادرش شنل پرستون را می شنود که بیرون درب خانه به او زنگ می زند و می گوید برای مدرسه بلند شو! گیا 18 ساله است و تقریباً از دبیرستان فارغ التحصیل شده است ، بنابراین شانل مجبور نخواهد شد مدت بیشتری این کار را انجام دهد! گیا دوباره به رختخواب می پرد. Chanel در حالی که Gia ناله می کند وارد می شود و وانمود می کند که با ناراحتی هم می زند و حالش خوب نیست. او به مادرش می گوید احساس چندان خوبی ندارد. شانل اخم می کند و پیشانی گیا را لمس می کند. Chanel می رود و لحظاتی بعد با دماسنج باز می گردد و به گیا می گوید آن را زیر زبانش قرار دهد. سپس Chanel خودش را بهانه می کند تا برود یک لیوان آب بیاورد. به محض خروج شانل ، گیا سعی می کند دماسنج را با مالش بین دستان خود و قرار دادن آن زیر یک چراغ روشن در دسترس گرم کند. وقتی می شنود که چانل دوباره نزدیک می شود ، دماسنج را در دهان او قرار می دهد. Chanel با یک لیوان آب می آید ، آن را در نزدیکی خود قرار می دهد ، سپس دماسنج را بررسی می کند. با دیدن اینکه گیا به نظر سکس کوردستان می رسد تب دارد ، شانل می گوید که گیا باید در خانه بماند و اصرار دارد که او روز مرخصی کار را برای مراقبت از او بگذراند. گیا سعی می کند کراستال به نظر نرسد و با ملایمت اصرار دارد که شانل نیازی به این کار ندارد. شانل اصرار دارد که می خواهد مطمئن شود که دخترش خوب و راحت است! خیلی اوقات گیا مریض نمی شود! در واقع ، او قصد دارد سوپ مرغ خانگی درست کند! شانل با محبت پیشانی گیا را می بوسد و به او نقطه می زند ، سپس گیا را تشویق می کند تا در این فاصله کمی استراحت کند. آنها "دوستت دارم" را رد و بدل می کنند و شانل اتاق را ترک می کند و بی سر و صدا پشت در را می بندد. به محض اینکه شانل می رود ، گیا با ناراحتی ناله می کند. گیا تلفن همراهش را می گیرد و با دوست دخترش ، الکس دلا فلور تماس می گیرد. صدايش ضعيف است و بارها و بارها در را نگاه مي كند انگار كه مراقب شانل است. او از الکس شکایت می کند که در آن روز ارتباط خود را از دست داده است زیرا تقلب در بیماری کار نکرد. گیا از اینکه هفته گذشته تولد هجده سالگی الکس را از دست داده بود ، به اندازه کافی احساس بدی دارد ... "در واقع ، من یک ایده دارم ... همین جا صبر کنید!" الکس با هیجان می گوید. گیا مات و مبهوت می شود و هیچ مشکلی دریافت نمی کند ، زیرا الکس او را قطع کرده است. "او چه برنامه ای دارد ...؟" کمی بعد ، هنگامی که حرکتی در این نزدیکی وجود دارد ، جیا در رختخواب خود را لرزاند. او از دیدن الکس که وارد اتاق می شود تعجب می کند و به آرامی از پشت در می آید. الکس پوزخندی می زند و با گیا به رختخواب می رود و او را می بوسد. الکس با معاشقه به گیا می گوید که او آنجاست تا حالش را بهتر کند ، با طعنه ای روکش ها را بلند کرده و به سمت بیدمشک خود به سمت پایین حرکت می کند. گیا سعی می کند صداهای لذت خود را در حالی که الکس او را می خورد ، مهار کند. با بیرون آمدن و خروج چانل از اتاق برای بررسی جیا ، دختران باید بسیار مراقب باشند تا گرفتار نشوند! داستان با الهام از ارسال اصلی توسط عضو Girlsway ، دکتر مایک!
لعنتی فیلم برچسب #فوت فتیش #پستان بزرگ نما

فیلم بزرگسالان مرتبط

فیلم های با کیفیت روند

بهترین سکس کوردیجیروکی سکسی کوردیداستان سکسی کوردیدانلود سکس کوردیدانلود فیلم سکسی کوردیدانلودفیلم سکس کوردیسایت سکسی کوردیسكسی كوردستانسكسی كوردیسوپر کوردیسکس باحال کوردیسکس جدید کوردیسکس زن کوردسکس های کردیسکس کوردئسکس کوردستان