تقریبا گرفتار مهمانی خواب سگسی کوردی

توضیحات: ناتالی نایت با دوستش مکنزی ماس تلفنی صحبت می کند. هر دوی آنها بسیار هیجان زده هستند که مکنزی همان شب برای یک مهمانی خواب به محل ناتالی می آید. بنابراین او می خواهد بعدا چه کار کند؟ ناتالی از مکنزی می پرسد. باید فیلم ببینند! مکنزی پیشنهاد می کند. ایده عالی ، بیایید یک فیلم ترسناک تماشا کنیم! ناتالی با هیجان پیشنهاد می کند. اوک ، او از یک فیلم ترسناک خبر ندارد ، آنها واقعاً او را وحشت زده می کنند ، مکنزی با نگرانی می گوید. "اوه ، بیا ، ما 18 سال داریم ، آیا ما کمی پیر نشده ایم که از تماشای فیلم بترسیم؟" ناتالی اذیت می کند. Fiiiine ، مکنزی بازیگوش می کند. اما او بهتر است چیپس داشته باشد! مکنزی با خنده اضافه می کند. مطمئنا! مادرش همیشه چیپس سگسی کوردی دارد! ناتالی می گوید. وای ... مامانش قراره اونجا باشه؟ مکنزی می پرسد و سعی می کند تا قسمتی از ناامیدی را که در صدای او وارد شده پنهان کند. بله ، البته او ... چرا ، چه اشکالی دارد؟ ناتالی می پرسد و تغییر لحن صدای دوستش را تشخیص می دهد. مکنزی می گوید: "اوه ، هیچی ، فقط ... خوب ، هربار که من می آیم ، مادرت خیلی با تو تماس دارد و او همیشه می خواهد با ما معاشرت کند." اوه ، او فقط واقعاً مهربان است! ناتالی می گوید او ممکن است فقط مادر ناتنی اش باشد ، اما هنوز او را مانند یک مادر واقعی دوست دارد ، بنابراین دوست دارد این عشق را نشان دهد. "و بله ، می دانم که او همیشه می خواهد در کنار ما باشد ، اما چه کسی نمی خواهد با ما معاشرت کند؟ ما بهترینیم!' ناتالی بازیگوش می افزاید. بله ، این درست است ، مکنزی با خنده می گوید. خوب ، او باید برود ، اما بعداً او را می بیند! ناتالی می گوید. 'بله! بعدا میبینمت!' مکنزی می گوید. ناتالی تلفن را قطع می کند. ناتالی سرش را روی مبل می اندازد و با صدای بلند ناله می کند. در آن لحظه معلوم می شود که مادر ناتالی ، سرن سیرن ، صورتش را در گربه ناتالی دفن کرده است و وقتی انگشتانش را گربه می کند ، او را بیرون می خورد. وقتی سرن چهره اش را بالا می آورد ، ناتالی به او هشدار می دهد که وقتی مکنزی برای گذراندن شب به آنجا می آید ، او را مجبور نکند. بعداً همان شب در اتاق نشیمن ، ناتالی و مکنزی در تختخواب خود دراز کشیدند تا چشم خود را ببندند. در حالی که دختران خواب آلوده می کنند ، سرن به اتاق وارد می شود و زیپ خواب دخترش را که هنوز خوابیده بود باز می کند و بدن او را نمایان می کند. سرن خیره به بدن ناتالی ، شروع به خودارضایی می کند. پس از اینکه تقریباً چند بار خودارضایی کرد ، سرن به طور تصادفی ناله می کند و ناتالی او را می گیرد. با وجود اینکه ناتالی عصبانی است ، او نمی تواند با خطر گرفتار شدن توسط دوست خفته خود برانگیزد. وقتی سرن شروع به مالیدن گربه می کند ، ناتالی نفس نفس می زند و با مادرش نجوا می کند که بهتر است ساکت باشند! اما با زبان تخصصی سرن بین پاهایش ، سخت تر از آن است که ناتالی تصور می کند در این مهمانی خواب آلوده گرفتار نشوید! داستان با الهام از ارسال اصلی توسط عضو Girlsway ، GTILover 1!
لعنتی فیلم برچسب #انگشت #لزبین #پستان بزرگ نما