توضیحات: آنها من را بی دلیل به جاستین "شکار" نمی گویند-من در میامی به دنبال دم درجه یک می گشتم. وقتی این شماره کوچک تنگ را پیدا کردم ، لولا فائه ، که شانس خود را از دست داده بود ، التماس می کردم ، می توانستم متقاعد شوم که در دوربین شیطنت کنم. تغییر یدکی افراد زیادی در اطراف بودند ، اما چند نگارش سی لولا باعث شد تا بچه هایش را جرقه بزند و به من اجازه دهد الاغش را به هم فشار دهم ، اما قبل از اینکه با من صحبت کند ، می خواست بداند که دیک من به اندازه کافی بزرگ است. گدایان نمی توانند انتخاب کننده باشند ، لولا! اما من آن را شلاق کردم و به زودی او من را از طریق خروس راهنمایی می کرد و روی زانو می لغزید تا دستگیره ام را در خیابان قورت دهد! سپس ما خاموش شدیم و لولا با چند دلار دیگر مرا دراز کشید و من را فاک کرد و گربه کوچک خود را روی دیک چاق سكسی كوردی بزرگ من خرد کرد. ما قاشق و لعنتی کردیم ، بلند شدیم و لعنتی ، و لولا همه چیز را فراموش کرد که چه کسی ممکن است ما را تماشا کند ، و همچنین به نظر نمی رسید که او را مجبور می کنم خروس خود را در ویدئو بگیرد ... در واقع من فکر می کنم او دوست داشت!
لعنتی فیلم برچسب #نوجوانان #هاردکور نما