تعویض بدن! فیلمسکسی کوردی 1: Ol 'Switcheroo

توضیحات: چشمان امیلی ویلیس بعد از یک شب خواب باز می شود. خمیازه می کشد و از تخت بلند می شود. اتاقش بسیار زیبا و تمیز است. او به وضوح زندگی راحت و ثروتمندی دارد. امیلی می رود کنار آینه اش می نشیند و در حالی که موهایش را در آینه شانه می کند ، با خودش آهنگ می زند. در همین حال ، چشمان امبر اسنو بعد از شب فیلمسکسی کوردی استراحت باز می شود. خمیازه می کشد و از تخت بلند می شود. اتاق خواب امبر بر خلاف اتاق امیلی ، ظاهری ضعیف و ارزان دارد. او به وضوح ثروتمند نیست. امبر یک جفت ایرباد را به گوشش می اندازد و در حالی که آرایش می کند و در آینه نگاه می کند ، شروع به پخش موسیقی می کند و کمی با سرعت می رقصد. امیلی صبحانه را با نامادری اش دانا آرآموند می خورد. پس از صحبت کوتاه در مورد خواهر خوانده امیلی ، گیا پیج ، آنها موضوعات خود را تغییر می دهند و مشخص می شود که دانا به امیلی فشار می آورد تا والکتوریست درجه یک باشد. امیلی به وضوح می خواهد رضایت مادرش را جلب کند ، اصرار دارد که قبل از مدرسه برای یک جلسه شلوغ به کتابخانه مدرسه برود. امبر صبحانه را به تنهایی می خورد. خانواده او هرگز در آنجا نیستند زیرا آنها مشغول کار در مشاغل متعدد برای تأمین زندگی خود هستند. امبر همچنین می خواهد والیکتوریا باشد. بعداً همان روز ، در کتابخانه ، امبر و امیلی با یکدیگر ملاقات می کنند. آنها به وضوح یکدیگر را دوست ندارند. وقتی دستشان به همان کتاب می رسد ، به نظر می رسد دعوا در راه است. کتابدار لورن فیلیپس متوجه درگیری می شود و دعوا را قطع می کند. او که بارها شاهد دعوا بوده است ، به آنها درس می دهد و اصرار می کند که آنها باید بهتر بدانند ، زیرا هر دو 18 ساله هستند ، و می افزاید: "شاید اگر هر دوی شما دائماً از دعوا دست بردارید ، بتوانید خود را جای دیگران بگذارید و همه چیز را از دیدگاه آنها برای تغییر ببینید! "ناگهان امیلی و امبر هر دو یک صدا می لرزند. امبر با عصبانیت شانه هایش را بالا انداخت و با صدای بلند گفت: باید در کتابخانه سرد باشد. عصبانی ، او طوفان می کند. امیلی چشم هایش را چرخانده و به کتابش برمی گردد. صبح روز بعد ، امبر با بلند شدن متوجه شوک یک عمر می شود و می فهمد که اکنون در بدن امیلی است! همان روز صبح ، امیلی شوکه می شود وقتی SHE بلند می شود تا خودش را در بدن امبر پیدا کند. امبر (بدن امیلی) با دانا صبحانه می خورد. با وجود اینکه او هنوز در شوک است ، امبر (در بدن امیلی) از اینکه صبح خوب در خانه امیلی در مقایسه با صبحانه اش چقدر شگفت زده شده است. در همین حال ، امیلی (در بدن امبر) از این که چقدر آزادی را که خانواده خالی امبر به او می دهد ، قدردانی می کند. بعداً در همان روز ، دختران تعویض بدن با یکدیگر روبرو می شوند. آنها نمی دانند چه کار کنند ، تصمیم می گیرند ببینند آیا وضعیت یک شبه درست می شود و قول می دهند در این بین زندگی دیگران را به هم نزنند. بعداً ، امیلی (بدن درون امبر) وقتی ملاقات گیا را انجام می دهد شگفت زده می شود. او شگفت زده می شود که متوجه می شود امبر و گیا به طور مخفیانه با هم ارتباط برقرار کرده اند. امیلی (بدنه درون امبر) که می داند نمی تواند چیزی بگوید زیرا گیا فکر می کند دیوانه است ، با بی میلی به پیشرفت های گیا رضایت می دهد. به نظر می رسد زندگی امبر کمی پیچیده تر از تصور امیلی است ...
لعنتی فیلم برچسب #Hd #حالت سگی #خال کوبی #ساک زدن #سبزه #سواری #سینه ی جعلی #قفقازي #مبلغ #مو بلند #هاردکور #پستان بزرگ #کمرنگ #گی آمریکایی نما